برزخ
جمعه, ۱ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹ ب.ظ
باید تو را به عشق جهانی بدل کنم
" این مشکل من است و باید که حل کنم "
ای گل! به باغ زرد خیالم سری بزن
تا لحظه لحظه های غمت را بغل کنم
گفتی که می روم دل من جای دیگر است
این زهر را چگونه به کامم عسل کنم
در برزخ جدایی و وصل تو مانده ام
مجهول این معادله را کاش حل کنم
این شاخه های شعر شکوفا نمی شود
باید که فاعلات خودم را فعل کنم
اینک تو رفته ای و من از راه های دور
باید تمام فاصله ها را غزل کنم
- ۹۴/۰۳/۰۱
شعرتون مثل همیشه قشنگ و با مفهومه.
موفق باشید.