حبیب حاجی پور

شعر پاییز
 

حجت قبول!

 

"حجت قبول نوبت قربانی تو شد"

در فصل زرد وقت گل افشانی تو شد

از لطف نامه های وفادار کوفیان

بر روی نیزه وقت غزل خوانی تو شد

ای خاک توی این سر دریای بی حیا

بین دو نهر تشنگی ارزانی تو شد

لب بر لبان سرخ شهادت گذاشتی

آغوش خاک بستر عریانی تو شد

منظومه ای که بعد تو دنباله دار شد

آن خواهری سرود که خاقانی تو شد

بعد از هزار و سیصد و چندین و چند سال

صدها هزار آینه بارانی تو شد

  • حبیب حاجی پور

شعر پاییز

حبیب حاجی پور

نظرات  (۱)

  • فهیم بخشی
  • سلام قلب من
    بسیار عالی
    با افتخار لینک شدید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی