حبیب حاجی پور

شعر پاییز

کافی نیست

 

برای گل شدن روزگار کافی نیست

هزار دشت پر از لاله زار کافی نیست

در انجماد زمستان سرد فاصله ها

"دعای این همه چشم انتظار کافی نیست"

قطار وصل تو رفت و به خویش تکیه زدیم

به ایستگاه رسیدن سوار کافی نیست

ببار ابر بهاری ببار یخ زده ام

برای دست دعا اشک زار کافی نیست

ببخش باده ی خورشید را به شب زدگان

برای شب زدگان صبح تار کافی نیست

برای این که بیایی خدا دعا کرده است

چرا که سیصد و اندی سوار کافی نیست

بهار آمد و پا بر سر زمستان کرد

گل همیشه بهارم بهار کافی نیست 



  • حبیب حاجی پور

حبیب حاجی پور

شعر پاییز

نظرات  (۲)

گویند که جمعه می آیی آقا
گر آدم شویم دوشنبه هم می آیی آقا
شعر هایتان خیلی قشنگ بود من همه را خوانده ام
پاسخ:
باسلام و سپاس!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی