حبیب حاجی پور

شعر پاییز

متناقض نما

يكشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۰ ب.ظ

مثل خطی موازی و بی انتها شدی

با من به قصد فتنه گری آشنا شدی

در چشم من نشستی و در قلب دیگران

آیینه تمام نمای ریا شدی

پس می زنی به دست و به پا پیش می کشی

این گونه بی وفا متناقض نما شدی

"یک روز روم روم و شبی زنگ زنگ زنگ"

جدأ چه زود نابغه سینما شدی

باید مسیر دیدن خود را عوض کنی

در پیش آینه به خودت مبتلا شدی

  • حبیب حاجی پور

نظرات  (۳)

سلام!

"در پیش آینه به خودت مبتلا شدی"

آفرین بر شما و شعرتان

  • حبیب حاجی پور
  • سلام و سپاس!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی